]چرا غذاي شما شبيه غذاي رستورانها نميشود؟ بارها اين سوال را از خودتان پرسيدهايد. غذا در رستوران طعم و مزه ديگري دارد و بهنظر ميرسد سرآشپزها از روشهاي ديگري استفاده ميكنند و آشپزي را تخصصيتر انجام ميدهند. بيشتر اين تكنيكها اصلا مشكل نيستند. ما چند راز سرآشپزهاي حرفهاي را براي شما فاش ميكنيم. با اين تكنيكها بدون اينكه در وقت غذا پختن شما تغييري ايجاد شود، سطح غذاي شما يك درجه بالا خواهد رفت. امتحان كنيد.
برای آنکه آشپز خوبی باشید، نیازی نیست سال ها در آشپزخانه بهترین رستوران ها کار کنید یا زیرنظر یک سرآشپز حرفه ای تعلیم دیده باشید. آشپزی خوب اسراری دارد که مهم ترین آن دانستن اصول صحیح آشپزی است ... سرآشپزهای معروف این نکته ها را رعایت می کنند و به همین دلیل آشپزی آنها همیشه مثال زدنی است.
برای داشتن شکمی تخت و بدون چربی توصیه می کنیم مواد غذایی یر را در برنامه غذایی خود قرار دهید:
گاهی اوقات برای به موقع رسیدن سر کار و یا هر جای دیگری، زنگ ساعت خود را کوک می کنید تا از خواب بیدار شوید. اما قبل از آنکه از خواب سیر شوید، ساعتتان زنگ می زند و شما زنگ آن را خاموش می کنید و می خوابید و در نهایت دیرتر از خواب بیدار می شوید و دیر به سر کارتان می رسید. در حقیقت، یک عامل مهم برای راحت بیدار شدن از خواب در صبح زود، ریتم شبانه روزی و یا ساعت داخلی بدن است. اگر برای شما سخت است که صبح زود بیدار شوید، این مطلب را بخوانید!
18 نکته مهم در نرم افزار Internet Download Manager
نرم افزار Internet Download Manager که به اختصار IDM نامیده میشود را میتوان به جرات قدرتمندترین و معروفترین نرم افزار مدیریت دانلود از اینترنت دانست. قابلیتهای متعددی در این برنامه وجود دارد که آن را از هر جهت تبدیل به نرم افزاری کامل کرده است. در این ترفند قصد داریم به معرفی 19 نکته کوچک اما مهم در این برنامه بپردازیم:
حالت برنامه نویسی
حالت های مهندسی و استاندارد همیشه در ماشین ویندوز وجود داشته اند اما حالت مخصوص برنامه نویسان یا Programmer Mode وضعیت جدیدی است که در ماشین حساب ویندوز 7 اضافه شده است .
این حالت برای کار کردن با اعداد مبنای 16 طراحی شده است و اگر شما برنامه نویس باشید مطمئنا به این حالت نیاز خواهید داشت. برای استفاده از Programmer Mode از منوی View گزینه Programmer را انتخاب نمایید.
پالایشگاهای نفت است درست شده است که کلسترول خون را افزوده
موجب چربی خون و... می شود که کشنده است ؟!
******************************************************
برای اثبات حرف بالا یک آزمایش مطرح میکنم دوست
داشتین انجام بدین و نتیجه اش رو ببینید
مقداری رنگ روغن رو بر روی دستانتان بمالید یک چند دقیقه صبر
کنید بعد از چند ثانیه چند قطره از روغن مایع بر روی دستتان برزید
و روغن را بر دستتان مالش دهید ؟
چه میبینید .این روغن مایع که تبلیغات فراوانی برایش میشود
ودر همه خانه ها دیده مشود کار همان بنزین یا نفت را برایمان انجام میدهد
این هنوز یک اثبات کوچیک بود باقی مثال هم ....
آيا ميدآآياميدانستيد که: مهاجرين انگليسي در استراليا با حيوان عجيبي روبرو شدند که بسيار بالا و دور مي پريده. هنگاميکه از بوميان در مورد اين حيوان با حرکات بدن پرسيده اند آنها در جواب گفته اند:
Kan Ghu Ru
که در زبان انگليسي به Kangaroo تبديل شده است.
در حقيقت منظور بوميان اين بوده که "ما منظور شما را نمي فهميم".
Each King on playing cards represent a King in real history:
♦ Diamonds: Julius Cesar
♠ Spades: King David
♣ Clubs: Alexander The Great
♥ Hearts: Charlemagne
بیشتر مرورگرهای بزرگ وب، کلیدهای میانبر مخصوص به خود را دارند که جهت کار آسان تر با مرورگرها می توان از آنها استفاده کرد.ولی کلیدهای میانبری نیز وجود دارد که در بین مرورگرها مشترک هستند و صرف نظر از اینکه شما از کدام یک استفاده می کنید(کروم، فایرفاکس، سافاری، اکسپلورر، اپرا) کاربرد دارند.به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام به نقل از گویا آی تی، در ادامه شما را با کلیدهای میانبر و کاربرد آنها که در بیشتر مرورگرها قابل استفاده هستند، آشنا می کنیم
روزی مردی به کنار رودخانه ای رفت ، سرش را بلند کرد و در دل گفت : پروردگارا تو به من چشم داده ای و من تو را به خاطر این که می توانم گل ها را ببینم شاکرم. تو به من گوش داده ای و من تو را از این که می توانم آواز مرغکان را بشنوم شاکرم. تو به من دست داده ای و من از این که می توانم نسیم ملایم را با آن ها لمس کنم شاکرم و اکنون از تو سه خواسته دارم : تو را ببینم ، صدایت را بشنوم . لمست کنم !
لحظاتی صبر کرد و سرش را به زیر انداخت و چهره اش در آب افتاد ؛ ناگهان باران گرفت و او با شور و مستی فریاد کشید وای باران و دستانش را بلند کرد تا باران آن ها را بشوید. هنگامی که باران تمام شد مرد گفت خداوندا برای این باران از تو متشکرم اما نه من تو را دیدم نه صدایت را شنیدم و نه تو را لمس کردم !
و آن مرد هرگز نفهمید …
.
.
دخترى ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت ولى هرگز نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جر و بحث میکردند. عاقبت یک روز دختر نزد داروسازى که دوست صمیمى پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمى به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد ! داروساز گفت : اگر سم خطرناکى به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود همه به او شک خواهند برد ، پس معجونى به دختر داد و گفت که هر روز مقدارى از آن را در غذاى مادر شوهر بریزد تا سم معجون کمکم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد تا در این مدت با مادر شوهر مدارا کند تا کسى به او شک نکند.
دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقدارى از آن را در غذاى مادر شوهر می ریخت و با مهربانى به او میداد. هفته ها گذشت و با مهر و محبت
عروس ، اخلاق مادر شوهر هم بهتر و بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت : آقاى دکتر ، دیگر از مادر شوهرم متنفر نیستم ، حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمیخواهد بمیرد ؛ خواهش میکنم داروى دیگرى به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.
داروساز لبخندى زد و گفت : دخترم ، نگران نباش ؛ آن معجونى که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادرشوهرت از بین رفته است.
تعداد صفحات : 6